گفتگو با آزاده پیشکسوت محمد عیدی پور

مدت 119 ماه در زندان موصل اسارت بعثی بودم

آزادگان یک سرمایه عظیم اجتماعی و فرهنگی برای کشور ما هستند که متاسفانه هرگز نتوانسته ایم چنان که باید و شاید قدردان ایثارگری‌ها و رشادت‌های این عزیزان باشیم. کسانی که بهترین دوران زندگی خود را در چنگال دژخیمان بعثی گذراندند و با وجود شکنجه‌ها و آزار و اذیت‌های جسمی و روحی فراوان هرگز دست از اعتقاد و راه روشن خود بر نداشتند و دشمن را در خاک خود اسیر صلابت و ایمان خود کردند. افتخار آشنایی با آزاده پیشکسوت محمد عیدی پور ما را بر آن داشت تا در گفتگو با ایشان، یاد و خاطره مجاهدت و ایثار آزادگان را گرامی بداریم.

برای آغاز صحبت لطفاً خودتان را معرفی نمائید؟

محمد عیدی پور متولد 1338 ساکن اهواز هستم.

چند ساله بودید که به جبهه‌های جنگ اعزام شدید؟

21 ساله بودم  و در ژاندارمری سابق در منطقه بوستان هویزه حضور داشتم.

در چه تاریخی و در کدام منطقه به اسارت دشمن درآمدید؟

در تاریخ 59/06/25 در منطقه بوستان پاسگاه رشیده بودیم. دشمن با هواپیما و تانک و نفرات متعدد به ما حمله سنگینی کرد و با سقوط پاسگاه ما به اسارت درآمدیم.

پس از اسارت شما را به کدام مناطق اعزام کردند، از روز‌های اول اسارت بگویید؟

اول ما را به العماره بردند. پس از آن به استخبارات بغداد منتقل شدیم و در نهایت به اردوگاه رمادیه و بعد به موصل یک ، چهار و دو رفتیم.

چند سال در اسارت بودید؟

119 ماه و پنج روز یا به عبارتی 3623 روز

خاطره‌ای از دوران اسارت برایمان بگویید؟

زمانی که در العماردست و چسم و پایم را بسته بودند وقتی که چشم را باز کردم صدام حسین ، ملک حسین در اتاق مشاهده کردم و از من پرسیدن آنها را می شناسی گفتم بله یکی رئیس جمهور عراق و دیگری پادشاه اردن می باشد.

زمانی که فهمیدید جنگ به پایان رسیده و قرار است آزاد شوید چه احساسی داشتید؟

احساس خوبی داشتم و افتخار می کردم که توانستم سختی های اسارت را به بهترین شکل به اتمام برسانم.

در چه تاریخی به میهن بازگشتید؟

69/05/26

 پس از آزادی از اسارت، در چه بخش‌هایی از نیروی انتظامی حضور داشتید؟

 مدیریت خدمات پرسنلی و مسئول ایثارگران شوش دانیال خوزستان و مبارزه با مفاسد اجتماعی  وکارگزینی.