لطفاً خودتان را برای خوانندگان ماهنامه معرفی کنید:
به نام خداوند جان آفرین حکیم سخن در زبان آفرین
اینجانب محمدعلی نوروزی قالینی متولد 1339 هستم. همان طور که در اول همهی کتابهایم نوشتهام خود را شاعر ندانسته، بلکه از دوستداران گلشن شعر و ادبیات فارسی هستم که گاهی شعری از هجران و سوز دل سرودهام. اگر در دل بعضیها خود را جانمودهام فقط به خاطر این است که گویند: سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
من در سال 1360 با مدرک ششم، استخدام شهربانی سابق شدم. در اواخر خدمتم مدرک دیپلم ادبیات گرفتم و با درجه ستوان سومی در تاریخ 16/09/85 بازنشسته شدم. متولد شهر آبادان هستم ولی مرحوم پدرم از اهالی شهرستان جهرم بخش خفر روستای قالینی بود که در سال 1345 به همراه خانواده به زادگاه پدری هجرت نمودیم و حدود 35 سال است که ساکن شیراز هستم..
چطور شد که به نویسندگی و شاعری علاقهمند شدید؟
در زمان نوجوانی با توجه به علاقه فراوانی که به شعر و ادبیات فارسی داشتم مطالعاتی در زمینه غزلیات و مثنویات انجام دادم. در آن زمان به جهت شوق شعر و شاعری دفتر خاطراتی داشتم که بعضی از شعرها را جمعآوری میکردم تا کم کم خود شروع کردم به شعر گفتن، بعضی از مواقع در مراسمها شعرخوانی شرکت میکردم و علاقه بسیاری در این زمینه در من وجود داشت. در زمان خدمتم، هر چند مایل نبودم، ولی همکاران در محل کار مرا به اسم شاعر صدا میکردند.
آیا تا کنون کتاب منتشر کرده اید؟
بنده سعی میکنم بیشتر غزل و مثنوی و شعرهای محلی بنویسم. ولی از سال 1388 تا 1397 هشت جلد کتاب چاپ کردهام که بعضی از آنها به چاپ سوم و چهارم هم رسیده است. نام این کتابها، برگ سبز – گنج پنهان – یار دبستان – اشک مهتاب – سنگ صبور – برگ ریزان و باران است و کتاب دیگری نیز در دست انتشار دارم که انشاءالله و به لطف پروردگار بزودی منتشر خواهد شد.
اما مطلبی که باید بگویم این است که مشکلات مالی جهت نشر کتاب با درآمد ناچیزم همیشه با من بوده و هست چون قیمت کاغذ بالاست، هر چقدر قیمت کاغذ و مقوا گرانتر باشد، هزینه و نشر آن بیشتر میشود. همهی کتابهای من چاپ انتشارات تخت جمشید شیراز میباشد و ناگفته نماند، استاد محترم جناب آقای محمدی مدیر انتشارات تخت جمشید که خودشان نیز از اساتید دانشگاه میباشند در مورد چاپ کتابهایم با من همکاری کرده و کمکهای زیادی نمودهاند.
چه توصیه ای برای بازنشستگان در سراسر کشور دارید؟
به همه بازنشستگان سراسر کشور و مخصوصاً کارکنان کانون بازنشستگان محترم تهران و شیراز سلام و عرض ادب دارم و توصیه و سفارش اینجانب این است که همیشه مطالعه و ورزش را فراموش نکنند، چون مطالعه علاوه بر بالا بردن معلومات در سلامتی روح و ورزش هم باعث سلامتی جسم خواهد شد.
سخن آخر اینکه بنده دارای همسر و دو فرزند پسر بودم، پسر بزرگم در سال 1390 به علت تصادف دچار ضربه مغزی شد که بیش از هفت سال زندگی نباتی در حال «کما» میباشد. پسر دوم هم که 30 سال داشت به علت خونریزی داخلی، پدر پیرش را برای همیشه تنها گذاشت و فراق تا قیامت کشیده شد و به سوی دیار ابدی شتافت. از همه ی عزیزان تقاضای «صلوات بر محمّد (ص) و آل محمّد» جهت شادی روح زنده یاد «ایمان» عزیزم و شفای عاجل «پیمان» عزیزم دارم.