۶۳۳
دوشنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۹
تعداد بازدید: ۹۵۶

آزادگان یک سرمایه عظیم اجتماعی و فرهنگی برای کشور ما هستند که مناسفانه هرگز نتوانسته ایم چنان که باید و شاید قدر دان ایثار گری ها و رشادتها ی این عزیزان باشیم . کسانی که بهترین دوران زندگی خود را در چنگال دژخیمان بعثی گذراندند و با وجود شکنجه ها و آزار و اذیتهای جسمی و روحی فراوان هرگز دست از اعتقادو راه روشن خودبرنداشتند و دشمن را در خاک خوداسیر صلابت و ایمان خود کردند .افتخار آشنایی با آزاده پیشکسوت نعمت الله قائدی بارده ایی ما را بر آن داشت تادر گفتگوبا ایشان ، یادو خاطره مجاهدت و ایثار آزادگان را گرامی بداریم

درمورخه1399/08/03 باجناب آقای نعمت الله قائدی بارده ای آزاده سر افراز نیروی انتظامی استان چهار محال و بختیاری مصاحبه گردید.

 

برای آغاز صحبت لطفا خودتان را معرفی بفرمائید ؟

بنده نعمت الله قائدی بارده ایی هستم 

 

 چند ساله بودید که به جبهه های جنگ اعزام شدید؟

هیجده سالم بود که برای گذرندان دوره خدمت سربازی از طریق ژاندارمری سابق به مرکز آموزش ذوب آهن اصفهان اعزام وبعد از آموزش به منطقه جنگی سوسنگرد اعزام شدم .

 

چند سال در جبهه ها حضور داشتید و در چه مناطق عملیاتی از جبهه حضور داشتید؟

حدود یک سال در حضور در منظقه عملیاتی سوسنگرد حضور داشتم .

 

در چه تاریخی و کدام منطقه به اسارت دشمن در آمدید؟

در تاریخ 1367/04/21 در منطقه فکه به اسارت دشمن در آمدم .

 

از آن لحظه برایمان بگوئید که چگونه به اسارت دشمن در آمدید؟

در منطقه فکه در حال نگهبانی بودیم که که دشمن از پشت سر از سمت نیروهای خودی با هلی برد نیرو به ما حمله شد و محاصره شدیم و حدود سی نفر بودیم که فرار کردیم و بیست و چهار ساعت مخفی شدیم. روز بعد به سمت نیروهای خودی حرکت کردیم در بین راه صدای نوحه آقای آهنگران به گوشمان خورد بدنبال صدا رفتیم به امید اینکه به نیروهای خودی برسیم که متاسفان دشمن با این ترفند ما را غافلگیر کرده و اسیر شدیمو

 

پس از اسارت شما را به کدام مناطق اعزام نمودند ،از روزهای اول اسارت بگوئید؟

ابتدا ما را به بغداد بردند چون جا نبود به شهر تکریت منتقل شدیم.

 

 چند ماه در اسارت بودید؟

26 ماه 

 

در چه تاریخی به میهن اسلامی بازگشتید؟

1369/06/09 

 

 خاطره ایی از دوران اسارت برایمان بگوئید؟

خاطرات زیاد است ومن یکی را عرض می کنم در مدت اسارت حدودا تا یکسال وقتی پنج شش مامور جهت سرشماری به اسایشگاه ما می امدند  اول هر نفر اسیر را پنج ضربه شلاق میزدند و سپس آمار می گرفتند. یعنی ما روزی حد اقل 15 ضربه شلاق  می خوردیم.

 

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار استان ها